فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد یک کارآگاه پلیس به نام باب هایتاور که پس از اینکه یک فرقه‌ شیطانی همسرش را کشته و دخترش را می‌رباید، او که از تحقیقات رسمی ناامید شده، از نیروی پلیس کناره‌گیری کرده و به این فرقه شیطانی نفوذ می‌کند تا با کمک تنها زن فراری از این فرقه، رهبر آن را به دام اندازد اما ....

یک دختر نوجوان 16 ساله به نام لیا که با مردی به نام تام که حداقل دو برابر او سن دارد، وارد رابطه می‌شود. او تام را راه‌حل تمامی مشکلات خود از جمله تنهایی می‌داند اما تام نقشه‌های دیگری در سر دارد و آنطور که در ظاهر به نظر می‌رسد نیست و …

لنی و جینا دوقلوهای همسانی هستند که از زمان کودکی به طور مخفیانه زندگی خود را از یکدیگر جدا کرده اند، اما پس از گذشت چند سال، یکی از خواهران ناپدید می شود و ...

این سریال داستان موجودات غمگین ، گرگینه‌های سرخورده و انسان‌های ناامید و شکست خورده را نشان می‌دهد که برای تغییر زندگیشان ناموفق و ناامید هستند و در انتها ، مشخص می‌شود که خط میان انسان و حیوان ، بسیار باریک است و …

دو مامور از دو قاره متفاوت و افکار متفاوت باید با یکدیگر همکاری کنند تا تکه های یک سفینه فضایی را که اثرات وحشتناکی روی بشریت گذاشته است، بررسی کنند و ...

داستان بر روی "ورونیکا" تمرکز دارد، زنی در میانه بیست سالگی که به نظر می رسد همه چیز دارد، چهره زیبا، کار خوب و زندگی عالی. اما او تصمیم می گیرد به زندگی اش پایان دهد...

داستان فیلم درباره تیمی بسیار با استعداد و آموزش‌دیده‌ است که در سطح جهانی خدمات امنیتی و اطلاعاتی را به مشتریان خصوصی ارائه می‌دهند…

این فیلم در مورد مرد جوانی است توسط نژاد پرست های بخصوصی بزرگ شده است. این نژاد پرست ها که به “کله پوستی” مشهور هستند، بدنام ترین نژاد پرست هایی هستند که میتوان در میان سفید پوست های خود برتر پندار پیدا کرد. او با کمک یک فعال سیاه پوست و زنی که عاشقش است سعی می کند از این محیط خشونت آمیز دور و دورتر شود…

گروهی از پسرانی که با یکدیگر دوست هستند به چند خواهر مرموز که تو خانواده ی خشک و مذهبیشان به شدت تحت مراقب هستند علاقه مند میشوند تا اینکه یکی از این خواهران دست به خودکشی میزند و …

«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش ‏دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل ‏خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به ‏او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال ‏مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک ‏دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما ‏پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، ‏او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند... ‏

«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...